
شنیدن این خبر برایم از دو جهت بسیار سنگین و تأسف بار مینمود. اولاً این خبر را نیز مثل سایر خبرهای تلخ برای اولین بار از زبان بیگانگان میشنیدم نه از زبان مسئولین کشورم؛ و دوماً این که پس از هزینههای هنگفت سیاسی و اقتصادیی که پای نیروگاه هستهای بوشهر ریخته شد میدیدم که کار آن پس از سی و اندی سال هنوز به جایی نرسیده است.
متأسفانه مسئولین محترم وقتی دسته گلی به آب میدهند آن را آنقدر از مردم پنهان نگه میدارند که بالاخره رسانهها و سازمانهای خارجی زحمت مطلع کردن مردم را به دوش میکشند؛ و حتی بعد از اینکه مردم به طور کامل از جزئیات مطلع شدند مسئولین محترم منفعلانه وارد صحنه شده در پی توجیه آن بر میآیند.
در قضیهی کشته شدن مرحوم «ستار بهشتی» در زندان پلیس نیز پس از یک هفته اطلاع رسانی مستمر در شبکههای اجتماعی و رسانههای خارجی، آقایان مسئول تازه به این نتیجه رسیدند که باید در این مورد اظهار نظر کنند.
وقتی مسئولین جمهوری اسلامی، مردم ایران را نامحرم میپندارند پس در شرایط سخت نیز نباید انتظار همراهی و همدلی از آنان داشته باشند.
نکتهی دیگری که در مورد نیروگاه هستهای بوشهر میخواهم به آن اشاره کنم به یک ضربالمثل ترکی برمیگردد. ما ترکها ضربالمثلی داریم به این مضمون که اگر روزی خواستی خاک بر سرت بریزی لااقل خاک یک تپهی بلند را بر سرت بریز.
اگر ما میخواستیم برای ساختن نیروگاه بوشهر به کشوری باج بدهیم حداقل آن باج را به کشوری میدادیم که عرضهی ساختن آن را داشته باشد. روسها که در همهی دنیا به گدا صفتی، دغلبازی و دائمالخمر بودن معروفند، برای تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر، چند برابر هزینهاش را از ما ایرانیان باج گرفتهاند و هر روز برای به تأخیر انداختن زمان تحویل پروژه بهانههای تازه جور میکنند.
تجربهی تاریخی نشان داده است که روسها هیچ وقت دوستان خوبی برای ما ملت ایران نبودهاند و اگر در این چند سال اخیر با ما همراهی کردهاند فقط و فقط برای ماهی گیری از آب گل آلود حاصل از مخاصمهی ایران و آمریکا بوده است.
لطفا مقالات زیر را نیز مطالعه بفرمایید:
صلح حدیبیه استراتژی فراموش شده! - یکشنبه بیست و پنجم دی 1390
شايسته سالاري و اسلام ناب - شنبه هفتم آبان 1390
آسیب شناسي شایسته سالاری ایرانی - یکشنبه پانزدهم آبان 1390
ناريا عجيب ترين كشور دنيا - جمعه هجدهم آذر 1390